English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4377 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The room was tastefully decorated with flowers . U اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The room is bare of furniture . U این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
adorning U تزیین
decorations U تزیین
decoration U تزیین
decoration U ارایش تزیین
garniture U تزیین چاشنی
sopraporta U تزیین سر درگاه
dressing ship U تزیین کشتی
decorations U ارایش تزیین
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
room mate U هم اتاق
room U اتاق
rooms U اتاق
chambers U اتاق
chamber U اتاق
assmbly-room U اتاق همایش
common joist U تیر کف اتاق
a single room U یک اتاق یک نفره
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
batten U [تخته ی کف اتاق ]
Room 123 U اتاق 123
room temperature U دمای اتاق
dorter U اتاق خواب
dortour U اتاق خواب
operations room U اتاق عملیات
a double room U یک اتاق دو نفره
keeping-room U اتاق نشیمن
ante-chamber U اتاق انتظار
waiting-room U اتاق انتظار
wheelhouses U اتاق سکان
chamber of trade U اتاق بازرگانی
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
chamber of commerce U اتاق تجارت
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
surgeries U اتاق جراحی
surgery U اتاق جراحی
wheelhouse U اتاق سکان
chamber of trade U اتاق تجارت
sitting room U اتاق نشیمن
sitting-room U اتاق نشیمن
sitting-rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
living rooms U اتاق نشیمن
distorted room U اتاق خطاانگیز
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
reading rooms U اتاق قرائت
reception room U اتاق پذیرایی
studio U اتاق کار
studios U اتاق کار
sickroom U اتاق بیمار
sickrooms U اتاق بیمار
reception room U اتاق انتظار
tearoom U اتاق چای
war room U اتاق جنگ
vestibular U اتاق کوچک بدن
war room U اتاق عملیات
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
vacuum chamber U اتاق خلاء
undercroft U اتاق کلیسا
common room U اتاق استادان
common rooms U اتاق استادان
houseroom U اتاق خانه
toolroom U اتاق ابزار
newsroom U اتاق خبر
newsroom U اتاق نودادنگاری
newsrooms U اتاق خبر
newsrooms U اتاق نودادنگاری
reading room U اتاق قرائت
studding U ارتفاع اتاق
clearing houses U اتاق تهاتر
snow cave U اتاق برفی
spense U اتاق ناهارخوری
spence U اتاق ناهارخوری
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
linoleum U مشمع کف اتاق
long gallery U اتاق طویل
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception rooms U اتاق انتظار
roomful U بقدر یک اتاق پر
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
clearing house U اتاق تهاتر
Br U مخفف اتاق خواب
undercroft U اتاق زیر زمینی
workshops U اتاق کار کارگاه
workshop U اتاق کار کارگاه
cabins U اتاق کوچک قایق
cabin U اتاق کوچک قایق
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
workroom U اتاق کار کارگاه
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
playrooms U اتاق بازی کودکان
playroom U اتاق بازی کودکان
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
vestries U اتاق دعا رخت کن
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
chamber U اتاق خواب خوابگاه
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
halls U اتاق بزرگ دالان
hall U اتاق بزرگ دالان
enclosure U اتاق راهبان [دین]
vestry U اتاق دعا رخت کن
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
chambers U اتاق خواب خوابگاه
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
There is an air of mystery in this room. U این اتاق حالت مرموزی دارد
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
loft ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
There are no vacancies at the hotel. U هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
wood block U قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
wall-to-wall U [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
europen plan U نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
hanging U [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
accessorize U اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
drapery rug U قالیچه های پرده ای [جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
dalle U صفحه بتنی [یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
After dinner he likes to retire to his study. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
villainous U خیلی بد
abysmal <adj.> U خیلی بد
for long U خیلی
very U خیلی
to a large extent U خیلی
routh U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
Recent search history Forum search
1It could have been a lot worse.
1argan
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1usually i moved much faster_ask the other girls that i'd been out with.
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1Wishing you a day that is as special in every way as you are. A very happy birthday to you!
1like a beautifully wrought setting
1چه زمانی باید اتاق تحویل بدم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com